شرح مختصر نمادها و رمزها داستان قصه‌ی اهل سبا و طاغی کردن نعمت ایشان را و در رسیدن شومی طغیان و کفران در ایشان و بیان فضیلت شکر و وفا

این داستان یکی از گسترده ترین داستان های مثنوی است چندین داستان کوتاه و بلند نیز بیت آن آمده است بنابراین چنان پیچیده و درهم بافته شده که یافتن اصل داستان را بسیار دشوار می کند خود همین داستان اهل سبا در شکم داستان بلند قبلی شهر و روستا نقل شده است .

 داستان اهل سبا در واقع پرسش ها و پاسخ هایی است که امروزه نیز هنوز اعتبار دارد . اینکه فلسفه وجودی پیامبران چیست ؟ چرا خداوند آنان رامأمور راهنمایی انسان ها کرده است ؟ مولوی در این داستانبه این پرسش ها پاسخ می دهدد.

 مولانا در انتهای این داستان بحث بسیار مهمی را از دیدگاه روانشناسی اجتماعی مطرح می کند و می گوید : یکی از درد های اساسی انسان ها در طول تاریخ مقاومت لجوجانه ای است که درمقابل ارزش ها و عقاید نوین دارند . علت آن عادتی است که به ارزش های کهنه و ارتجاعی داشته و دارند به این سبب مایل به تغییر آن ها نیستند این است که در مقابل هر پیامبر و مصلح اجتماعی با سر سختی مقاومت می کنند و برای مخالفت و مقاومت خود نیز دلیل تراشی می نمایند .

نکته جالب دیگری را مولوی در این داستان بیان می کند و آن اینکه اکثر اقوام و ملل پیامبر و مصلح اجتماعی و یا انسان نوآوری را که از جامعه آنان برمی خیزد فبول ندارند و او را حقیر می شمارند چرا؟ زیرا این رفتار ریشه در عقده حقارت خود آنان دارد ( بی آنکه این اصطلاح را به کار گیرد.) از آنجایی که خود آنان بسیار حقیرند هرچه را که به وجود حقیرشان نزدیکتر باشد به نظر آنان کوچکتر و بی ارزش تر جلوه می کند و چون پیامبران معمولا از بین جامعه برمی خیزند اکثریت افراد همان جامعه نمی توانند وجود ممتاز آن ها را بپذیرند و در مقابل هر پیامبری که از آنان دورتر و بیگانه باشد از احترام بیشتری نزد آنان برخوردار است .

هر که اوشد آشنا و یار تو ** شد حقیر و خوار در دیدار تو/ هر که او بیگانه باشد با تو هم ** پیش تو او بس مه‌است و محترم / این هم از تاثیر آن بیماریست ** زهر او در جمله جفتان[1] ساریست[2] / دفع آن علت بباید کرد زود ** که شکر با آن حدث[3] خواهد نمود 3/ 2681- 2684

این شیوه رفتار در روابط فردی و اجتماعی نیز صادق است . واقعیت این است که حرمت انسان نزد مردمان فرومایه و حقیر نسبت عکس به انسانیت او دارد . هر چه انسان انسان تر و مهربان تر باشد حرمت او کمتر می شود و بر عکس کسانی که به آنان درشتی می کنند قهر می کنند و ستم روا می دارند نزد این مردمان از احترام بیشتری برخوردارند و حرف هایشان بیشتر مورد پذیرش آنان است و چون پیامبران بردبار و مهربان و صمیمی هستند از دید این مردمان حقیر غیر قابل اعتماد و بی ارزش به نظر می آیند درحالی که بزرگان و انسان هایی که روح بزرگ و قدرتمند دارند هر سخن نغز پیامبران را به جان می خرند و با ارزش می شمارند :

این بود خوی لیمان[4] دنی ** بد کند با تو چو نیکویی کنی / با کریمی گر کنی احسان سزد ** مر یکی را او عوض هفصد دهد /   با لیمی چون کنی قهر و جفا ** بنده‌ای گردد ترا بس با وفا3/ 2978- 2981



[1]  . جفتان : جمع جفت . همنشین .همنوع .

[2] .ساری : سرایت کننده . این نادانی هم ناشی از همان بیماری ( عقده حقارت ) است و مانند زهز در همه همنوعان سرایت می کند .  

[3]  . حدث : مدفوع . نجاست . برای بهبودی این بیماری باید زود اقدام کرد زیرا با وجود این مرض در انسان طعم شیرین شکر در مذاق انسان مانند مدفوع نفرت انگیز می شود .

[4]  . جمع لئیم . فرومایه .

 

شرح مختصر نمادها و رمزها داستان قصه‌ی اهل سبا

داستان ,آنان ,انسان ,ها ,** ,کند ,می کند ,است که ,اهل سبا ,کند و ,می کنند ,رمزها داستان قصه‌ی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت رسمی دانلود سریال دل ساخته منوچهر هادی URPD.IR مکشوف خلاصه کتاب تاریخ تحلیلی محمد نصیری پیام نور دانلودستان busnadotu آشپزخونه مدیریت فایل pizzapack پِچ پِـچـهای مـن